این روزها و انتظار
تاریخ : شنبه 1 تير 1392
نویسنده : سیده زهرا جعفرپور

این روزها و انتظار

 نگاهم  سمت گل های نرگس که می رود

دوباره دلم آرام می گیرد

غم ها بی وزن می شوند

آسوده نفس می کشم

میدانم که آمدنت نزدیک است

این روز ها نبودنت بیش از همیشه احساس می شود

این گونه چشم انتظارمان نگذار

که طاقتمان طاق است

ودیگر تاب دوری نداریم

این روز ها همه چیز را برای آمدنت فراهم کرده ایم

دیگر کسی از گناه نمی تر سد

این روزها هر چقدر هم عمیق بو کنی

از انسانیت بویی به مشام نمی رسد

این روزها حیا کلمه ی غریبی است

این روزها فقر میزبانی خانه ها را می کند

آنقدر که ایمان نمی تواند حتی رهگذر باشد

دختران تن می  فروشند

که گرسنه نمانند و

پسران چوب حراج به غیرتشان می زنند

این روزها دین فقط سکوی پرتاب پادشاهی کردن است

همه پشت نام مسلمان پنهان شده اند

که دروغ و تهمت وغیبت به چشم نیاید

و...

خلاصه همه چیز را برای آمدنت فراهم آورده ایم

همه چیز....

دیگر انتظاز بس است بیا.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






آخرین مطالب